وبلاگicon

دعای ندبه + (صوت ،نرم افزار اندروید ،متن)

دسته بندی محصولات

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

     مجلهءحقیقت
    مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید. از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم. مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید. majallehaqiqat.loxblog.com

لینک دوستان

امکانات جانبی

    فرم تماس با ما تماس با ما

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 1252
    کل نظرات کل نظرات : 49
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 41

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 5656
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 8663
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 566
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 866
    آي پي امروز آي پي امروز : 1885
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 2888
    بازدید هفته بازدید هفته : 5656
    بازدید ماه بازدید ماه : 24723
    بازدید سال بازدید سال : 166603
    بازدید کلی بازدید کلی : 503283

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 52.15.238.221
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
    فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
    mohseni - روحش شاد
    خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
    امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
    همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
    حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
    حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع
    پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    نعمت الله کامرانی. - عرض سلام ،احترام وخسته نباشید

    برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.

    اجرکم عندالله
    پاسخ: سلام... سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
    محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید
    پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
    و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
    - 1394/9/7/majallehaqiq
    مجتبی عابدی - آقای اسماعیلی چرا مال امسال رو نمی زارین؟ - 1394/3/2/majallehaqiq
    مولامهدی گل یاس - یک منتقم از طواف حج می آید

    با اسب، و ذوالفقار کج می آید

    آمین خدا برای اللهم

    عجل ولیک الفرج می آید

    خیلی ممنون از شما همکار گرامی - 1392/10/19

دعای ندبه + (صوت ،نرم افزار اندروید ،متن)

دعای ندبه + (صوت ،نرم افزار اندروید ،متن)
با نوای زمان حجم دانلود پخش
حاج آقای انصاریان 00:50:57 8.74 MB دانلود  
حاج آقای فرهمند 00:27:10 4.66 MB دانلود  
حاج سعید حدادیان 00:40:11 6.90 MB دانلود  
حاج مهدی منصوری قسمت اول 00:54:46 9.40 MB دانلود  
حاج مهدی منصوری قسمت دوم 00:07:39 2.62 MB دانلود  
حاج مهدی سماواتی 00:36:25 6.25 MB دانلود  
حاج مهدی ميرداماد 00:33:31 11.05 MB دانلود  
سيد امير الموسوي-صادق آهنگران 00:32:24 5.56 MB دانلود  
علي عليزاده 00:41:21 7.10 MB دانلود  
مداح فارسي 00:31:57 5.48 MB دانلود  
حسين العريان 00:40:44 6.99 MB دانلود  
شيخ موسي الاسدي 00:30:18 5.20 MB دانلود  
سيد وليد المزيدي 00:36:32 6.27 MB دانلود  
باسم الكربلائي 00:30:27 6.97 MB دانلود  
ابو فراس البرني 00:47:46 8.20 MB دانلود  

 

 

دانلود نرم افزار دعای ندبه مخصوص اندروید

برای دانلود نرم افزار اندرویدی دعای ندبه از بازار کلیک کنید.

 

"متن دعای ندبه"

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

اَلْحَمْدُلله رَبِّ الْعالَمينَ،وَ صَلَّی اللَّهُ عَلی سَيِّدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِّ هِوَ آلِهِ وَسَلَّمَ تَسْليماً،اَللّهُمَّ لَكَ

الْحَمْدُ عَلی ماجَرىبِهِ قَضاؤُ كَفى أَوْلِيائِكَ الَّذينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دينِكَ، إِذِ اخْتَرْتَ لَهُمْ

جَزيلَ ماعِنْدَكَ ،مِنَ النَّعيمِ الْمُقيمِ،الَّذى لازَوالَلَهُ وَ لَا اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْشَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ

فی دَرَجاتِه الدُّنْيا الدَّنِيَّةِ،وَ زُخْرُفِهاوَ زِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَذلِكَ، وَ عَلِمْتَمِنْ هُمُا لْوَفاءَبِهِ،

فَقَبِلْتَهُمْ وَ قَرَّبْتَهُمْ،وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِىَّ، وَالثَّناءَالْجَلِىَّ،وَ أَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ،

وَ كَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ

ستايش و سپاس مخصوص خداست كه آفريننده جهانست و درود و تحيّت كامل بر سيّد ما و پيغمبر خدا، حضرت محمد مصطفى و آل اطهارش باد. پروردگارا ترا ستايش مىكنم براى هر چه (از بلا و نعمت و رنج و راحت) كه در قضا و قدر تقدير كردى بر خاصّان و محبانت، يعنى بر آنان كه وجودشان را براى (شهود) حضرتت خالص و براى (تبليغ) دينت مخصوص گردانيدى. چون بزرگ نعيم باقى بى زوال ابدى را كه نزد تست بر آنان اختيار كردى، بعد از آنكه زهد در مقامات و لذات و زيب و زيور دنياى دون را بر آنها شرط فرمودى. آنها هم بر اين شرط متعهد شدند و تو هم مى دانستى كه به عهد خود وفا خواهند كرد. پس آنان را مقبول و مقرّب درگاه خود فرمودى و علوّ ذكر، يعنى قرآن با بلندى نام و ثناى خاص و عام بر آنها از پيش عطا كردى و فرشتگانت را بر آنها فرو فرستاده و با وحي خودت آنها را کرامت بخشيدي.

وَ رَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَ جَعَلْتَهُمُ الذَّريعَةَ إِلَيْكَ، وَالْوَسيلَةَ إِلى رِضْوانِكَ، فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ

، إِلى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَ بَعْضٌ حَمَلْتَهُ فى فُلْكِكَ، وَ نَجَّيْتَهُ وَ مَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ

بِرَحْمَتِكَ، وَ بَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَليلاً، وَ سَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِى الْآخِرينَ، فَأَجَبْتَهُ وَ

جَعَلْتَ ذلِكَ عَلِيّاً، وَ بَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ تَكْليماً، وَ جَعَلْتَ لَهُ مِنْ أَخيهِ رِدْءاً وَ وَزيراً،

وَ بَعْضٌ أَوْلَدْتَـهُ مِنْ غَـيْـرِ أَبٍ، وَ آتَـيْـتَـهُ الْبـَيِّـنـاتِ، وَ أَيَّـدْتَـهُ بِـرُوحِ الْـقُـدُسِ وَ كُلٌّ شَرَعْتَ

لَهُ شَريعَةً، وَ نَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَ تَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ

إِلى مُدَّةٍ، إِقامَةً لِدينِكَ، وَ حُجَّةً عَلى عِبادِكَ

و آنها را واسطه و وسيله دخول به رضوان و بهشت و رحمت خود گردانيدى. پس بعضى از آنها را در بهشت منزل دادى تا هنگامى كه او را از بهشت بيرون كردى. برخى را در كشتى نشانده، با هر كس ايمان آورده و در كشتى با او در آمده بود همه را از هلاكت، به رحمت خود نجات دادى. بعضى را به مقام خلّت خود برگزيده، درخواستش را كه وى لسان صدق در اممّ آخر باشد (يا نبى و ولىّ حق در فرزندانش تا قيامت باقى ماند) اجابت كرده و به مقام بلند رسانيدى. بعضى را از شجره طور با وى تكلّم كرده و برادرش را وزير و معاون وى گردانيدى. بعضى را بدون پدر و تنها از مادر ايجاد كردى و به او معجزات عطا فرموده، او را به روح قدس الهى مـؤيّـد داشتى. و همه آن پيمبران را شريعت و طريقه و آيينى عطا كردى. و براى آنان وصى و جانشينى، براى آنكه يكى بعد از ديگرى مستحفظ دين و نگهبان آيين و شريعت و حجّت بر بندگان تو باشد از مدّتى تا مدّت معين، قرار دادى.

وَ لِئَلّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِوَ يَغْلِبَ الْباطِلُ عَلى أَهْلِهِ، وَلا يَقُولَ أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ

إِلَيْنا رَسُولاً مُنْذِراً، وَ أَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً، فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى،

إِلى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلى حَبيبِكَ وَ نَجيبِكَ، مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَكانَ كَمَا

انْتَجَبْتَهُ، سَيِّدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَ صَفْـوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ، وَ أَفْضَلَ مَنِ اجْتَبَيْتَهُ، وَ أَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ

، قَدَّمْتَهُ عَلى أَنْبِيائِكَ، وَ بَعَثْتَهُ إِلَى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَ أَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَ مَغارِبَكَ،

وَ سَخَّرْتَ لَـهُ الْـبُـراقَ وَ عَرَجْتَ بِرُوحِهِ إِلى سَمائِكَ، وَ أَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما كـانَ وَ مـا يَكُـونُ

إِلَى انْقِضاءِ خَلْقِكَ،

تا آنكه دين حق از قرارگاه خود خارج نشود و اهل باطل غلبه نكنند. و تا كسى نتواند گفت كه: اى خدا چرا رسول به سوى ما نفرستادى كه ما را از جانب تو به اندرز و نصيحت ارشاد كند؟ و چرا پيشوا و رهبرى نگماشتى كه ما از آيات و رسولانت پيروى كنيم پيش از آنكه به گمراهى و ذلّت و خذلان در افتيم؟ لذا در هر دوره­اى رسول فرستادى، تا آنكه امر رسالت به حبيب گراميت محمّد صلى اللَّه عليه و آله منتهى گرديد. او چنانكه تو او را به رسالت برگزيدى سيد و بزرگ خلايق بود و خاصه و خلاصه پيمبرانى كه به رسالت انتخاب فرمودى و افضل از هر كس كه برگزيده تست و گرامى تر از تمام رُسُلى كه معتمد تو بودند. بدين جهت او را بر همه رسولانت مقدّم داشتى و بر تمام بندگانت از جن و انس مبعوث گردانيدى و شرق و غرب عالمت را زير قدم فرمان رسالتش گستردى و براق را مسخّر او فرمودى و روح پاك وى را به سوى آسمان خود به معراج بردى و علم گذشته و آينده، تا انقضاء خلقت را به او به وديعت سپردى.

ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئيلَ وَ ميكائيلَ، وَالْمُسَوِّمينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ، وَ وَعَدْتَهُ أَنْ

تُظْهِرَ دينَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ، وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ ذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ،

وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ، لَلَّذى بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدىً لِلْعالَمينَ، فيهِ آياتٌ

بَيِّناتٌ مَقامُ إِبْراهيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً، وَ قُلْتَ:إِنَّما يُـريـدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الـرِّجْسَ

أَهْـلَ الْبَيْتِ، وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً، ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، مَوَدَّتَهُمْ فى

­كِتابِكَ، فَقُلْتَ: قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً، إِلَّا­الْمَوَدَّةَ فِى الْقُرْبى وَ قَلْتَ:­ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ

فَهُوَ لَكُمْ

آنگاه او را به واسطه رعب و ترس دشمن از او، بر دشمنان مظفّر و منصور گردانيدى و جبرئيل و ميكائيل و ديگر فرشتگان با اسم و رسم و مقام را گرداگردش فرستادى. و به او پيروزى دينش را بر تمام اديان عالم به رغم مشركان وعده فرمودى و اين ظفر پس از آن بود كه رسول اكرم را (بعد از هجرت) باز، تو او را با فتح و ظفر به خانه كعبه مكان صدق اهل بيت باز گردانيدى و براى او و اهل بيتش، آن خانه مكه را اول بيت و نخستين خانه براى عبادت بندگان مقرر فرمودى. و (خاندانش را) وسيله هدايت عالميان گردانيدى. اين خانه آيات و نشانه­هاى آشكار ايمان و مقام ابراهيم خليل بود و محل امن و امان بر هر كس كه در آن داخل مى شد. و درباره خاندان رسول فرمودى: البته خدا از شما اهل بيت رسول هر رجس و ناپاكى را دور مى سازد و كاملاً پاك و مبرّا مى گرداند. سپس مُزد محمد که درود تو بر او خاندانش باد؛ را دوستي آنان مقرّر کردي و در کتاب خود فرمودي: بگو من از شما مُزدي نمي خواهم، الا مودّت خويشانم. باز فرمودى: بگو همان اجر رسالتى را كه خواستم؛ باز به نفع شما خواستم.

وَ قُلْتَ: ما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ­، إلّا مَنْ شاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً، فَكانُوا هُمُ السَّبيلَ

إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلى رِضْوانِكَ، فَلَمَّا­انْقَضَتْ أَيّامُهُ، أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِىَّ بْنَ أَبى طالِبٍ، صَلَواتُكَ

عَلَيْهِما وَ آلِهِما، هادِياً إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرَ، وِ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ، فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ: مَنْ كُنْتُ

مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ

مَنْ خَذَلَهُ، وَ قالَ: مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِىٌّ أَميرُهُ، وَ قالَ: أَنَا وَ عَلِىٌّ مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، وَ

سائِرُ ­النّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى، وَ أَحَلَّهُ مَحَلَّ هرُوْنَ مِنْ مُوسى، فَقالَ لَهُ: أَنْتَ مِنّى بِمَنْزِلَةِ

هرُوْنَ مِنْ مُوسى، إِلّا أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدى،

و باز فرمودى: بگو من از شما امّت اجر رسالتى نمى خواهم، جز آنكه شما راه خدا را پيش گيريد. پس (مي­توان فهميد) اهل بيت رسول، طريق و رهبر به سوى تواند در راه بهشت رضوان تواند. و هنگامى كه دوران عمر پيغمبرت سپرى گشت، وصى و جانشين خود على بن ابى طالب (صلوات اللَّه عليهما وآلهما) را به هدايت امت برگماشت. چون او منذر و براى هر قوم هادى امّت بود. پس رسول اكرم در حالى كه امّت همه در پيش بودند؛ فرمود: هر كس كه من پيشوا و دوست و ولىّ او بودم؛ پس از من، على مولا و امام و پيشواى او خواهد بود. بارالها دوست بدار هر كه على را دوست بدارد و دشمن بدار هر كه على را دشمن بدارد و يارى كن هر كه على را يارى كند و خوار ساز هر كه على را خوار سازد. باز فرمود: هر كس من پيغمبر او هستم؛ على امير و فرماندار اوست. باز فرمود: من و على هر دو شاخه­هاى يك درخـتـيـم و سـايـريـن از درختهـاى مختلفند. و پيغمبر على را نسبت به خود، به مقام هارون نسبت به موسى نشاند؛ جز آنكه فرمود: پس از من پيغمبرى نيست.

وَ زَوَّجَهُ ابْنَتَهُ سَيِّدَةَ نِساءِ الْعالَمينَ، وَ أَحَلَّ لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ، وَ سَدَّ الْأَبْوابَ

إِلّا بابَهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ وَ حِكْمَتَهُ، فَقالَ: أَنَا مَدينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْمَدينَةَ

وَالْحِكْمَةَ فَلْيَأْتِها مِنْ بابِها، ثُمَّ قالَ: أَنْتَ أَخى وَ وَصِيّى وَ وارِثى، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمى،

وَ دَمُكَ مِنْ دَمى، وَ سِلْمُكَ سِلْمى، وَ حَرْبُكَ حَرْبى، وَالْإيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَ دَمَكَ كَما

خالَطَ لَحْمى وَ دَمى، وَ أَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَليفَتى، وَ أَنْتَ تَقْضى دَيْنى، وَ تُنْجِزُ

عِداتى، وَ شيعَتُكَ عَلى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْيَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلى فِى الْجَنَّةِ، وَ هُمْ جيرانى،

وَ لَوْلا أَنْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى،

باز رسول اكرم دختر گراميش كه سيّده زنان عالم است، را به على تزويج فرمود. باز حلال كرد بر على آنچه بر خود پيغمبر حلال بود (از آنكه با حال جنابت تنها بر رسول و على به مسجد پيغمبر درآمدن حلال بود و بر غيرشان حرام). و باز تمام درهاى منازل اصحاب را كه به مسجد رسول باز بود، به حكم خدا بست غير در خانه على. آنگاه رسول اسرار علم و حكمتش را نزد على به وديعه گذاشت و فرمود: من شهر علم هستم و على دَرِ آن شهر. پس هر كه بخواهد در اين مدينه علم و حكمت وارد شود، از درگاهش بايد وارد گردد. آنگاه فرمود: تو برادر من، وصىّ من و وارث من هستى. گوشت و خون تو، گوشت و خون من است. صلح و جنگ با تو، صلح و جنگ با من است و ايمان چنان با گوشت و خون تو آميخته شده كه با گوشت و خون من آميخته­اند. تو فردا جانشين من بر حوض كوثر خواهى بود و پس از من، تو اداء قرض من مى كنى و وعده­هايم را انجام خواهى داد. شيعيان تو در قيامت بر كرسيهاى نور با روى سفيد در بهشت ابد، اطراف من قرار گرفته­اند و آنها همسايه من هستند. اگر تو يا على بعد از من ميان امتم نبودى، اهل ايمان به مقام معرفت نمى رسيدند.

وَ كانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الضَّلالِ، وَ نُوراً مِنَ الْعَمى، وَ حَبْلَ اللَّهِ الْمَتينَ، وَ صِراطَهُ

الْمُسْتَقيمَ، لا يُسْبَقُ بِقَرابَةٍ فى رَحِمٍ، وَ لا بِسابِقَةٍ فى دينٍ، وَلا يُلْحَقُ فى مَنْقَبَةٍ مِنْ مَناقِبِهِ،

يَحْذُو حَذْوَ­الرَّسُولِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَ يُقاتِلُ عَلَى التَّأْويلِ، وَلا تَأْخُذُهُ فِى اللَّهِ

لَوْمَةُ لائِمٍ، قَـدْ وَتَـرَ فيهِ صَناديدَ الْعَرَبِ، وَ قَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَ ناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، فَأَوْدَعَ

قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً، بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً وَ غَيْرَهُنَّ، فَأَضَبَّتْ عَلى عَداوَتِهِ، وَ أَكَبَّتْ

عَلى مُنابَذَتِهِ، حَتّى قَتَلَ النّاكِثينَ وَ الْقاسِطينَ وَالْمارِقينَ وَ لَمّا قَضى نَحْبَهُ، وَ قَتَلَهُ أَشْقَى

الْآخِرينَ، يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلينَ،

همانا على بود كه بعد از رسول اكرم؛ امت را از ضلالت و گمراهى و كفر و نابينايى، به مقام هدايت و بصيرت مى رسانيد. او حبل­اللَّه متين در راه مستقيم حق براى امت است. هيچ كس به قرابت با رسول، بر او سبقت نيافته و در اسلام و ايمان بر او سبقت نگرفته. و نه كسى به او در مناقب و اوصافِ كمال خواهد رسيد. تنها قدم به قدم از پى رسول اكرم، على راه پيمود كه درود خدا بر هر دو و بر آل اطهارشان باد. و على است كه بر تأويل (و حقايق و مقاصد اصلى قرآن) جنگ مى كند و در راه رضاى خدا از ملامت و سرزنش بدگويان باك ندارد. و در راه خدا، خونهاى صناديد و گردنكشان عرب را به خاك ريخت و شجاعان و پهلوانانشان را به قتل رساند و سركشان را مطيع و منقاد كرد. در نتيجه دلهايشان پر از حقد و كينه، از واقعه جنگ بدر و حنين و خيبر و غيره گرديد و بازماندگانشان كينه على را در دل گرفتند. و در اثر آن كينه پنهانى، بر دشمنى او قيام كردند و به مبارزه و جنگ با او هجوم آوردند. تا آنكه ناگزير او هم با عهد شكنان امّت (طلحه و زبير) و با ظالمان و ستمكاران (معاويه و ياران او) و با خوارج مرتد از دين در نهروان به قتال برخاست. و چون نوبت اجلش فرا رسيد و شقى­ترين خلق (اول و) آخر عالم؛ پيروى از شقى­ترين خلق اول نمود.

لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ،فِى الْهادينَ بَعْدَ الْهادينَ، وَالْأُمَّةُ مُصِرَّةٌ

عَلى مَقْتِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلى قَطيعَةِ رَحِمِهِ، وَ إِقْصاءِ وُلْدِهِ، إِلَّا الْقَليلَ مِمَّنْ وَفي لِرِعايَةِ

الْحَقِّ فيهِمْ، فَقُتِلَ مَنْ قُتِلَ، وَ سُبِىَ مَنْ سُبِىَ، وَ أُقْصِىَ مَنْ أُقْصِىَ، وَ جَرَى الْقَضاءُ

لَهُمْ بِما يُرْجى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، إِذْ كانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِِ، يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ،

وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقينَ، وَ سُبْحانَ رَبِّنا إِنْ كانَ وَعْدُ رَبِّنا لَمَفْعُولاً، وَ لَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ

هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ، فَعَلَىالْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِىٍّ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَ آلِهِما،

فَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَ إِيّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النّادِبُونَ،

در نتيجه فرمان رسول اكرم صلى اللَّه عليه و آله را درباره هاديان خلق، يكى بعد از ديگرى امتثال نكردند و امت همه كمر بر دشمنى آنها بسته و بر قطع رحم پيغمبر و دور كردن اولاد طاهرينش متفق شدند. جز قليلى از مؤمنان حقيقى كه حقّ اولاد و رسول را رعايت كردند. تا آنكه به ظلم ستمكاران امت، گروهى را كشته و جمعى اسير و فرقه­اى هم دور از وطن خود شدند. و قلم قضا بر آنها جارى شد به چيزى كه اميد از آن، حسن ثواب و پاداش نيكو است. چون زمين ملك خداست و هر كه از بندگان را بخواهد، وارث ملك زمين خواهد كرد و عاقبت نيك عالم با اهل تقوى است. و پروردگار ما از هر نقص و آلايش پاك و منزه است و وعدة او قطعى و محقق­الوقوع است و ابداً در وعده پروردگار خلاف نيست و در هر كار در كمال اقتدار و علم و حكمت است. پس بايد گريه کنندگان، بر پاكان اهل بيت پيغمبر و على صلى اللَّه عليهما وآلهما گريه كنند و بر آن مظلومان عالم، ندبه و فغان نمايند.

وَ لِمِثْلِهِمْ فَلْتَذْرِفِ الدُّمُوعُ ، وَلْيَصْرُخِ الصّارِخُونَ، وَ يَضِجَّ الضّاجُّونَ، وَ يَعِجَّ الْعاجُّونَ،

أَيْنَ الْحَسَنُ أَيْنَ الْحُسَيْنُ؟ أَيْنَ أَبْناءُ الْحُسَيْنِ؟ صالِحٌ بَعْدَ صالِحٍ، وَ صادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ،

أَيْنَ السَّبيلُ بَعْدَ السَّبيلِ؟أَيْنَ الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ؟أَيْنَ الشُّمُوسُ الطّالِعَةُ؟أَيْنَ الْأَقْمارُ الْمُنيرَةُ؟

أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزّاهِرَةُ؟أَيْنَ أَعْلامُ الدّينِ، وَ قَواعِدُ الْعِلْمِ؟أَيْنَ بَقِيَّةُ اللَّهِ الَّتى لا تَخْلُوا مِنَ الْعِتْرَةِ

الْهادِيَةِ؟

و براى مثل آن بزرگواران؛ اشك از ديدگان بارند و ناله و زارى و ضجّه و شيون از دل بركشند كه [ اى پروردگار ] كجاست حسن بن على؟ كجاست حسين بن على؟آن پاكان و راستگويان عالم كجايند آنها که يکي بعد از ديگرى، رهبر راه خدا و برگزيده از خلق خدا بودند؟ كجا رفتند تابان خورشيدها؟ کجايند آن فروزان ماهها؟ كجا رفتند ستارگان درخشان ؟كجا رفتند آن رهنمايان دين و اركان علم و دانش؟ كجاست حضرت بقية اللَّه كه عالم خالى از عترت هادى امت نخواهد بود؟

أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دابِرِ الظَّلَمَةِ؟أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ؟أَيْنَ الْمُرْتَجى لِإِزالَةِ

الْجَورِ وَالْعُدْوانِ؟أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْديدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ؟أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّريعَةِ؟

أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْياءِ الْكِتابِ وَ حُدُودِهِ؟أَيْنَ مُحْيى مَعالِمِ الدّينِ وَ أَهْلِهِ؟أَيْنَ قاصِمُ شَوْكَةِ

الْمُعْتَدينَ؟ أَيْنَ هادِمُ أَبْنِيَةِ الشِّرْكِ وَالنِّفاقِ؟أَيْنَ مُبيدُ أَهْلِ الْفُسُوقِ وَالْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ؟

أَيْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَىِّ وَالشِّقاقِ؟

كجاست آنكه براى بركندن ريشه ظالمان و ستمگران عالم مهيا گرديده؟ كجاست آنكه منتظريم اختلاف و كج رفتاريهاى اهل عالم را به راستى و اصلاح كند؟ كجاست آنكه اميدواريم اساس ظلم و عدوان را از عالم براندازد؟ كجاست آنكه براى تجديد فرائض و سنن اسلام كه محو و فراموش گرديده؛ ذخيره است؟ كجاست آنكه براى برگردانيدن ملّت و شريعت مقدّس اسلام اختيار گرديده؟ كجاست آنكه آرزومنديم كتاب و حدود آن را احيا سازد؟ كجاست آنكه دين، ايمان و اهل ايمان را زنده گرداند؟ كجاست آنكه شوكت ستمكاران و متعديان را در هم مى شكند؟ كجاست آنكه بنا و سازمانهاى شرك و نفاق را ويران مى كند؟ كجاست آنكه فسق و عصيان و طغيان را هلاك و نابود مى گرداند؟ كجاست آنكه براي کندن ريشة گمراهى و دشمنى مهياست؟

أَيْنَ طامِسُ آثارِ الزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ؟ أَيْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْكِذْبِ وَالْاِفْتِراءِ؟ أَيْنَ مُبيدُ الْعُتاةِ وَ

الْمَرَدَةِ؟ أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ وَالتَّضْليلِ وَالْإِلْحادِ؟ أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياءِ، وَ مُذِلُّ الْأَعْداءِ؟

أَيْنَ جامِعُ الْكَلِمَةِ عَلَى التَّقْوى؟ أَيْنَ بابُ اللَّهِ الَّذى مِنْهُ يُؤْتى؟ أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ

الْأَوْلِياءُ؟ أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ وَالسَّماءِ؟ أَيْنَ صاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَ ناشِرُ

رايَةِ الْهُدى؟ أَيْنَ مُؤَلِّفُ شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا؟ أَيْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِياءِ وَ أَبْناءِ الأَنْبِياءِ؟

كجاست آنكه انديشه باطل و هواهاى نفسانى را نابود مى سازد؟كجاست آنكه ريسمان دروغ و افتراء را قطع خواهدكرد؟ كجاست آنكه متكبرانِ سركش را هلاك و نابود مى گرداند؟ كجاست آنكه مردم ملحد، معاند و گمراه كننده را بيچاره کند؟ كجاست آنكه دوستان را عزيز و دشمنان را ذليل خواهد كرد؟ كجاست آنكه مردم را بر وحدت كلمه و تقوى مجتمع مى سازد؟ كجاست باب الهى كه از آن وارد مى شوند؟ كجاست آن وجه الهى كه دوستان به سوى او روى آوردند؟ كجاست آن وسيله كه بين آسمان و زمين پيوسته است؟ كجاست صاحب روز فتح و برافرازنده پرچم هدايت در عالم؟ كجاست آنكه پريشانيهاى خلق را اصلاح و دلها را خشنود مى سازد؟ كجاست آنکسي كه از ظلم امتّ بر انبياء و اولاد انبياء دادخواهى مى كند؟

أَيْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ؟ أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى؟ أَيْنَ

الْمُضْطَرُّ الَّذى يُجابُ إِذا دَعي؟ أَيْنَ صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُوالْبِرِّ وَالتَّقْوى؟ أَيْنَ ابْنُ النَّبِىِّ

الْمُصْطَفى؟ وَابْنُ عَلِىٍّ الْمُرْتَضى؟ وَابْنُ خَديجَةَ الْغَرّاءِ؟ وَابْنُ فاطِمَةَ الْكُبْرى؟ بِأَبى أَنْتَ

وَ أُمّى وَ نَفْسى لَكَ الْوِقاءُ وَالْحِمى، يَابْنَ السّادَةِ الْمُقَرَّبينَ، يَابْنَ النُّجَباءِ الْأَكْرَمينَ

، يَابْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِيّينَ، يَابْنَ الْخِيَرَةِ الْمُهَذَّبينَ

کجاست آنکه انتقام خون شهيد کربلا را خواهد گرفت؟ كجاست آنكه خدا بر ستمكاران و تهمت زنندگان، او را پيروز مى گرداند؟ كجاست آنكه دعاى خلق پريشان را اجابت مى كند؟ كجاست آن بالاترين خلايق و صاحب نيكوكارى و تقوى؟ كجاست فرزند پيغمبر محمد مصطفى؟ و فرزند على مرتضى ؟ و فرزند خديجه بلند مقام ؟ و فرزند فاطمه زهرا بزرگترين زنان عالم؟ پدر و مادرم فداى تو؛ جانم نگهدار و حامى ذات پاك تو باد اى فرزند بزرگان مقربان خدا. اى فرزند اصيل و شريف بزرگوارترين اهل عالم؛ اى فرزند هاديان هدايت يافته؛ اي فرزند بهترين مردان مهذّب؛

يَابْنَ الْغَطارِفَةِ الْأَنْجَبينَ، يَابْنَ الْأَطائِبِ الْمُطَهَّرينَ، يَابْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبينَ، يَابْنَ

الْقَماقِمَةِ الْأَكْرَمينَ، يَابْنَ الْبُدُورِ الْمُنيرَةِ، يَابْنَ السُّرُجِ الْمُضيئَةِ، يَابْنَ الشُّهُبِ الثّاقِبَةِ،

يَابْنَ الْأَنْجُمِ الزّاهِرَةِ، يَابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، يَابْنَ الْأَعْلامِ اللّائِحَةِ، يَابْنَ الْعُلُومِ الْكامِلَةِ،

يَابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ، يَابْنَ الْمَعالِمِ الْمَأْثُورَةِ، يَابْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ، يَابْنَ الدَّلائِلِ

الْمَشْهُودَةِ، يَابْنَ الصِّراطِ الْمُسْتَقيمِ، يَابْنَ النَّبَأِ الْعَظيمِ، يَابْنَ مَنْ هُوَ فى أُمِّ الْكِتابِ لَدَى اللَّهِ

عَلِىٌّ حَكيمٌ، يَابْنَ الْآياتِ وَالْبَيِّناتِ، يَابْنَ الدَّلائِلِ الظّاهِراتِ، يَابْنَ الْبَراهينِ الْواضِحاتِ

الْباهِراتِ، يَابْنَ الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، يَابْنَ النِّعَمِ السّابِغاتِ، يَابْنَ طه وَالْمُحْكَماتِ،

اىفرزند مهتران شرافتمندان خلق؛ اى فرزند نيكوترين پاكان عالم؛ اى فرزند جوانمردان و برگزيدگان؛ اى فرزند گرامي­ترِ مهتران؛ اى فرزند تابان ماه­ها و فروزان چراغها و درخشان ستارگان؛ اى فرزند راههاى روشن خدا؛ اى فرزند نشانهاى آشكار حق؛ اى فرزند علوم (و معارف) كامل الهى؛ اى فرزند سنن و قوانين معروف آسمانى؛ اى فرزند معالم و آثار ايمان كه مذكور است (در تمام كتب انبياء و غيره)؛ اى فرزند معجزات محقق و موجود؛ اى فرزند راهنمايان آشکار و مشهود خلق؛ اى فرزند صراط مستقيم خدا؛ اى فرزند خبر عظيم؛ اى فرزند كسى كه در امّ الكتاب (علم حق) نزد خدا على و حكيم است؛ اى فرزند حجّتهاى واضح الهى؛ اى فرزند ادلّه روشن حق؛ اى فرزند برهانهاى واضح و آشكار خدا؛ اى فرزند حجّتهاى بالغه الهى؛ اى فرزند نعمتهاى عام الهى؛ اى فرزند طه و محكمات قرآن

يَابْنَ يس وَالذّارِياتِ، يَابْنَ الطُّورِ وَالْعادِياتِ، يَابْنَ مَنْ دَني فَتَدَلّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ

أَدْنى، دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِىِّ الْأَعْلى، لَيْتَ شِعْرى أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى، بَلْ أَىُّ أَرْضٍ

تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى، أَبِرَضْوى أَوْ غَيْرِها أَمْ ذى طُوى؛ عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى،

وَلا أَسْمَعُ لَكَ حَسيساً وَلا نَجْوى، عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ تُحيطَ بِكَ دُونَىِ الْبَلْوى، وَلا يَنالُكَ مِنّى

ضَجيجٌ وَلا شَكْوى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنّا، بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نازِحٍ ما نَزَحَ عَنّا،

و اي فرزند ياسين و ذاريات؛ اى فرزند سوره طور و عاديات؛ اى فرزند آنکه خداوند در حقّش فرمود: دنى فتدلى فكان قاب قوسين او ادنى كه نسبت به حضرت على اعلاى الهى مقرت ترين مقام است. كاش مى دانستم كجا دلها به ظهور تو قرار و آرام خواهد يافت؟ آيا به كدام سرزمين اقامت دارى؟ آيا به زمين رضوان يا غير آن؛ يا به ديار ذوطوى متمكن گرديده­اى؟بسيار سخت است بر من كه خلق را همه ببينم و ترا نبينم و هيچ از تو صدايى حتى آهسته هم بگوش من نرسد.بسيار سخت است بر من بواسطه فراق تو؛ و اينکه تو به تنهايي گرفتار باشي و نالة من نيز به حضرتت نرسد و شكوه به تو نتوانم. به جانم قسم كه تو آن حقيقت پنهانى كه دور از ما نيستى. به جانم قسم تو آن شخص جدا از مايى، كه ابداً جدا نيستى.

بِنَفْسى أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنّى، مِنْ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ ذَكَراً فَحَنّا بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ عَقيدِ عِزٍّ

لا يُسامى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ أَثيلِ مَجْدٍ لا يُجارى بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ لا تُضاهى

بِنَفْسى أَنْتَ مِنْ نَصيفِ شَرَفٍ لا يُساوى إِلى مَتى أَحارُ فيكَ يا مَوْلاىَ وَ إِلى مَتى، وَ

أَىَّ خِطابٍ أَصِفُ فيكَ وَ أَىَّ نَجْوى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ أُجابَ دُونَكَ وَ أُناغى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ

أَبْكِيَكَ وَ يَخْذُلَكَ الْوَرى عَزيزٌ عَلَىَّ أَنْ يَجْرِىَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ ما جَرى

به جانم قسم كه تو، همان آرزوى قلبى و مشتاق اليه مرد و زنِ اهل ايمانى كه هر دلى از زيادت شوق او نالة مى زند.به جانم قسم تو آن عزّتي هستي که هم طرازي ندارد.به جانم قسم تو آن عظمتي هستي که هم قطاري ندارد. از آن نعمتهاى خاص عالى خداوندي، كه مثل و مانند نخواهد داشت. به جانم قسم كه تو از آن خاندان عدالت و شرفى كه احدى برابرى با شما نتواند كرد. اى مولاى من؛ تا كى در (انتظار) شما حيران و سرگردان باشيم؟ تا به كى و به چگونه خطابى درباره تو توصيف كنم و چگونه راز دل گويم؟ اى مولاى من بر من بسى سخت است كه پاسخ، از غير تو يابم. سخت است بر من از تو بگويم و خلق تو را واگذارند. سخت و مشكل است بر من كه بر تو ماجراي ديگرى (غيبت ممتد) پيش آمد.

هَلْ مِنْ مُعينٍ فَأُطيلَ مَعَهُ الْعَويلَ وَالْبُكاءَ؟ هَلْ مِنْ جَزُوعٍ فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا؟

هَلْ قَذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنى عَلَى الْقَذى؟ هَلْ إِلَيْكَ يَابْنَ أَحْمَدَ سَبيلٌ فَتُلْقى؟ هَلْ يَتَّصِلُ

يَوْمُنا مِنْكَ بِعِدَهٍ فَنَحْظى؟ مَتى نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوى؟ مَتى نَنْتَقِعُ مِنْ عَذْبِ مائِكَ فَقَدْ

طالَ الصَّدى؟ مَتى نُغاديكَ وَ نُراوِحُكَ فَنُقِرُّ عَيْناً؟ مَتى تَرانا وَ نَراكَ وَ قَدْ نَشَرْتَ

لِواءَ النَّصْرِ تُرى؟ أَتَرانا نَحُفُّ بِكَ وَ أَنْتَ تَأُمُّ الْمَلَأَ، وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلاً؟

آيا كسى هست كه مرا يارى كند تا بسى نالة فراق و فرياد و فغان طولانى از دل بركشم؟ كسى هست كه جزع و زارى كند؟ آيا چشمى مى گريد تا چشم من هم با او مساعدت كند و زار زار بگريد؟ اى پسر پيغمبر آيا به سوى تو راه ملاقاتى هست؟ آيا امروز به فردايى مى رسد كه به ديدار جمالت بهره مند شويم؟ آيا كى شود كه بر جويبارهاى رحمت درآييم و سيراب شويم؟ كى شود در چشمه آب زلال (ظهور) تو، ما غرقه شويم؛ كه عطش ما طولانى گشت؟ كى شود كه ما با تو صبح و شام كنيم تا چشم ما به جمالت روشن شود؟ كى شود كه تو ما را و ما تو را ببينيم، هنگامى كه پرچم نصرت و پيروزى در عالم برافراشته­اى؟ آيا خواهيم ديد كه ما به گرد تو حلقه زده و تو با سپاه تمام روى زمين را پر از عدل و داد كرده باشى؟

وَ أَذَقْتَ أَعْداءَكَ هَواناً وَ عِقاباً، وَ أَبَرْتَ الْعُتاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ، وَ قَطَعْتَ دابِرَ الْمُتَكَبِّرينَ،

وَاجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظّالِمينَ، وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِِ رَبِّ الْعالَمينَ اَللّهُمَّ أَنْتَ كَشّافُ

الْكُرَبِ وَالْبَلْوى، وَ إِلَيْكَ أَسْتَعْدى فَعِنْدَكَ الْعَدْوى، وَ أَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَالدُّنْيا، فَأَغِثْ يا

غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ. عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلى، وَ أَرِهِ سَيِّدَهُ يا شَديدَ الْقُوى، وَ أَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسى

وَالْجَوى، وَ بَرِّدْ غَليلَهُ يا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، وَ مَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهى،

اَللّهُمَّ وَ نَحْنُ عَبيدُكَ التّائِقُونَ إِلى وَلِيِّكَ، الْمُذَكِّرِ بِكَ وَ بِنَبِيِّكَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً وَ مَلاذاً،

وَ أَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَ مَعاذاً، وَ جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنينَ مِنّا إِماماً، فَبَلِّغْهُ مِنّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً،

و دشمنانت را كيفر خوارى و عقاب بچشانى و سركشان و كافران و منكران خدا را نابود گردانى و ريشه متكبّران عالم و ستمكاران جهان را از بيخ بركنى، تا با خاطر شاد ما به الحمد لله رب العالمين لب برگشاييم. اى خدا تو برطرف كننده غم و اندوه دلهايى، من از تو داد دل مى خواهم كه تويى دادخواه و تو خداى دنيا و آخرتى. بارى به داد ما برس اى فريادرس فرياد خواهان. بندة ضعيف بلا و ستم رسيده را درياب و سيّد او را براى او ظاهر گردان. اى خداى بسيار مقتدر و توانا؛ لطف كن و ما را به ظهورش از غم و اندوه و سوز دل بِرَهان و حرارت قلب ما را فرو نشان. اى خدايى كه بر عرش، استقرار ازلى دارى و رجوع همه عالم به سوى تست و منتهى به حضرت تست. اى خدا ما بندگان حقيرت، مشتاق ظهور ولىّ توييم كه او ياد آور تو و رسول تست. او را براى عصمت و نگهدارى و پناه دين و ايمان ما آفريده­اى و او را برانگيخته­اى تا قوام و حافظ و پناه خلق باشد و او را براى اهل ايمان از ما بندگانت، امام و پيشوا قرار دادى. پس تو از ما به آن حضرت سلام و تحيت برسان .

وَ زِدْنا بِذلِكَ يا رَبِّ إِكْراماً، وَاجْعَلْ مُسْتَقَرَّهُ لَنا مُسْتَقَرّاً وَ مُقاماً، وَ أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْديمِكَ

إِيّاهُ أَمامَنا، حَتّى تُورِدَنا جِنانَكَ، وَ مُرافَقَةَ الشُّهَداءِ مِنْ خُلَصائِكَ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

و آلِ مُحَمَّدٍ، وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ وَ رَسُولِكَ السَّيِّدِ الْأَكْبَرِ، وَ صَلِّ عَلى أَبيهِ السَّيِّدِ

الْأَصْغَرِ، وَ جَدَّتِهِ الصِّدّيقَةِ الْكُبْرى، فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ، وَ عَلى مَنِ­اصْطَفَيْتَ مِنْ آبائِهِ الْبَرَرَةِ،

وَ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَكْثَرَ وَ أَوْفَرَ ما صَلَّيْتَ عَلى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ

وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً لا غايَةَ لِعَدَدِها، وَ لا نِهايَةَ لِمَدَدِها، وَ لا نَفادَ

لِأَمَدِها اَللّهُمَّ وَ أَقِمْ بِهِ الْحَقَّ

و بدين واسطه مزيد كرامت ما گردان و قرارگاه آن حضرت (آنچه باعث قرار و آرامش او مي­شود) را قرارگاه و آرام بخش شيعيان قرار ده و به واسطه پيشوايى او بر ما نعمت را تمام گردان. تا آن بزرگوار به هدايتش، ما را در بهشتهاى تو داخل سازد و با شهيدان راه تو و دوستانِ خاص تو رفيق گرداند. اى خدا درود فرست بر محمد و آل محمد و باز هم درود فرست بر محمد، جدّ امام زمان كه رسول تو، سيّد و بزرگترين پيغمبران است و بر على جدّ ديگرش كه سيّد سلحشور حمله­ کننده در راه جهاد توست. و بر جدّه او صديقه كبرى فاطمه دختر حضرت محمد و بر آنان كه تو برگزيدى از پدران نيكوكار او بر همه آنان و بر او فرست بهتر و كاملتر و پيوسته و دائمى و بيشتر و وافرترين درود و رحمتى كه بر احدى از برگزيدگان و نيكان خلقت چنين رحمتى كامل عطا كردى. و باز رحمت و درود فرست بر او رحمتى كه شمارش بى حدّ و انبساطش بي­انتها و جاوداني و همچنين زمانش بى پايان باشد و تمام نگردد. اى خدا به آن حضرت، دين حق را پاينده دار.

وَ أَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ، وَ أَدِلْ بِهِ أَوْلِياءَكَ، وَ أَذْلِلْ بِهِ أَعْداءَكَ، وَ صِلِ اللّهُمَّ بَيْنَنا وَ بَيْنَهُ،

وُصْلَةً تُؤَدّى إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَ يَمْكُثُ فى ظِلِّهِمْ، وَ أَعِنّا

عَلى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَالْاِجْتِهادِ فى طاعَتِهِ، وَاجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ،

وَ هَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَ رَحْمَتَهُ، وَ دُعاءَهُ وَ خَيْرَهُ، ما نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ فَوْزاً عِنْدَكَ،

وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَةً، وَ ذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، وَ دُعاءَنا بِهِ مُسْتَجاباً؛ وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا

بِهِ مَبْسُوطَةً، وَ هُمُومَنا بِهِ مَكْفِيَّةً،

و (بوسيله او) اهل باطل را محو و نابود ساز و دوستانت را با آن حضرت (به راه معرفت و سعادت) هدايت فرما و دشمنانت را به واسطه او ذليل و خوار گردان. اى خداى منان ما او را پيوند و اتصالى كامل ده كه منتهى شود به رفاقت ما با پدرانش (در دنيا و آخرت) و ما را از آن كسان قرار ده كه چنگ به دامان آن بزرگواران زده است و در سايه آنان زيست مى كنند. و ما را در اداء حقوق آن حضرت و جهد و كوشش در طاعتش و دورى از عصيانش يارى فرما. و بر ما به رضا و خشنودى آن حضرت منّت گذار و رأفت و مهربانى و دعاى خير و بركت وجود مقدس را به ما موهبت فرما. تا بدين واسطه ما به رحمت واسعه و فوز سعادت نزد تو نائل شويم و به واسطه (توسل) به آن حضرت، نماز (و طاعات) ما را مقبول و گناهان ما را آمرزيده و دعاى ما را مستجاب ساز؛ و همّ و غمّ ما را بواسطه او برطرف و کفايت فرما.

وَ حَوائِجَنا بِهِ مَقْضِيَّةً، وَ أَقْبِلْ إِلَيْنا بِوَجْهِكَ الْكَريمِ، وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا إِلَيْكَ، وَانْظُرْ إِلَيْنا نَظْرَةً

رَحيمَةً، نَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرامَةَ عِنْدَكَ، ثُمَّ لا تَصْرِفْها عَنّا بِجُودِكَ، وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِ

جَدِّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، بِكَأْسِهِ وَ بِيَدِهِ رَيّاً رَوِيّاً، هَنيئاً سائِغاً، لا ظَمَاَ بَعْدَهُ، يا أَرْحَمَ

الرّاحِمينَ.

و روزي هاى ما را به واسطه او وسيع و حاجتهاى ما را برآورده گردان. و بر ما به وجه كريم (و رحمت با كرامت) اقبال و توجه فرما و تقرّب و توسل ما را به سوى خود بپذير و بر ما به رحمت و لطف نظر فرما تا ما بدان نظر لطف كرامت نزد تو را به حدّ كمال رسانيم. آنگاه ديگر هرگز نظر لطف را از ما به كرامت باز مگير و ما را از حوض كوثر جدّ پيغمبر صلى اللَّه عليه وآله به كاسه او و به دست او سيراب كن. سيرابى كامل گوارايى كه بعد از آن سيراب شدن، ديگر تشنه نشويم اى مهربان ترين مهربانان.


 

sibtayn.com


 

کانال مهدوی و مذهبی

Get our toolbar!
کمپین وبلاگ نویسی امام علی النقی (علیه السلام)‍‍‍
مولامهدی گل یاس

تاریخ ارسال پست: ساعت: 22:19
برچسب ها : ,,,,,,,,,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: